dshab

بيستم خرداد ١٣٧٠ قربان دختر نازنين خودم گلی: پدرت ديگر بخودش أجازه نمی دهد تا در نامه هايش يا در حضور كساني غير از فاميل كوچك شش نفره به شما […]

 ۲۴ مهر ١٣٦٢ گلی عزيزم نامه هايت هميشه برايم خوشحال كننده  و در عين حال آموزنده است . خيال نكن كه پدر و مادر از بچه ها یشان چيزی ياد […]

١١ ژانويه ١٩٨٧ گلی بسيار عزيز و نازنين بابا, ديروز كارت تو با تصوير زيبای كنار دريای منزل سابق علی رسيد و خاطره ی دورانی را كه با هم زندگي […]

٢٤ مرداد ١٣٦٥ گلی ناز بابا قربانت گردم،  با وجودی كه مدتی بود نامه ای از شما نداشتم ، نامه ٣١ ژوئيه خيلی مرا خوشحال نمود چون خط فارسی شما […]

١٠ جولای ١٩٨٦ گلی عزيزم از اينكه خبر قبول شدنت را دادی تشكر دارم واقعا تبريك مي گويم . چون راستی فكر نمی كردم كه با مشكلات زبان قبول می […]

دختر شایسته زیبا و نازنین بابا گلی خانم عزیزم این نامه را در حالی مینویسم که عکس زیبای تو در بغل برادرت علی را در مقابل چشم ها قرارداده و […]

۱۶ فوريه ۱۹۸۴   گلی عزیزم نامه شیرین و مثل همیشه دلپذیر شما را چندبار خواندم و کلی خوشحال شدم. چون همانطوریکه پیش بینی میکردم دختر بسیار خوب بابا به سرعت در […]

١٦ دسامبر ١٩٨٣  –  ٢٦ آذر ١٣٦٢ گلي بسيار عزيزم ، گر چه تعداد نامه هايت هر سال كمتر ميشود ولي اميدوارم كه پدرت را از نوشته هاي شيرين خودت […]

۲۲ نوابر گلي عزيز در روح و فكر بابا جاي مخصوص داري و تمام ساعاتي را كه بكار خودم مشغول نيستم براي تأمين زندگي چهار سال آتيه تو در تلاش […]

ششم  نوامبر ١٩٨٣ گلي خانم دختر دوست داشتني بابا ، اولين نامه ات را از محيط تازه اي كه در آنجا به تحصيل  مشغول شده اي دريافت داشتم و در […]